ویاناویانا، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

viana

اتفاقات مهم در سیزده و چهارده و پانزده ماهگی

1391/1/25 1:00
نویسنده : مامان سمیه
1,396 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلم یک متر راه میره در ١٣ ماهگی به تنهایی .

کلاغ پر را به خوبی خودش تنها بازی میکنه .

شعر عمو زنجیر باف را جواب میده .

با صدای هر اهنگی شروع میکنه به رقصیدن  .

لباسهاش و وسایلش را می شناسه که مربوط به کدام قسمت بدنش هست مثلا جورابش را می بره سمت پاهاش و تلاش میکنه بپوشه . شانه و گیره و تل و .... غیره را در موهاش میزنه یا در موهای سر دیگران .

برای لباس پوشیدن خودش دستش و پاهاش را برای بلوز و شلوار دراز میکنه .

مامان و بابا را خیلی سریع میگه و قتی کارمون داره با مامان و بابا گفتن صدامون میزنه .

وقتی وسایلش را می ریزه و کار اشتباه میکنه دستاشو میزاره جلوی دهانش ومیگه وای ی ی .

از خواب که پا میشه میگه تتی تتی که بفهمیم بیدار شده .

غذا کم میخوره و شیطون تر شده خیلی بغلی و وابسته تر  شده است .

از تختخواب با یک تکنیک که خودش کشف کرده میاد پایین بر میگرده روی شکم پاهایش به سمت لبه تخت و می سره تا پاهاش به زمین برسد .

دوست داره خودش غذا بخورد و قاشق را از دستم میگیره . برنامه های کودک خاله شادونه . اتل متل تماشا باغ گلها و.... را میشناسه با علاقه نگاه میکنه . کتاب قصه هایش را دوست داره و با دقت به اونها نگاه میکنه یکی یکی اونها را برمی دارد و نگاه میکند .

 هر چی میخواد بخورد اول دهان مامان و بابا و دیگران میکنه و بعد خودش میخورد .

غذا های خودمان را می خورد البته با التماس  و اب پرتقال خیلی دوست داره .

وقتی ازش میپرسم بره میگه صداشو در میاره و همچنین گاو .

کلمات جدید که میگه : جوجه - اوتاد یعنی افتاد - دو  منظورش اینکه بزنیم شبکه دو کارتون نگاه کنه .

تاب - سوار تاب که میشه اواز تاب تاب می خونه .  ب  یه یعی بله .

خودکار یا ماژیک بر می داره و میگه بابا یعنی کاغذ بدید تا بنویسم بابا .و شروع میکنه به خط کشیدن و میگه بابا .

با دستش عدد دو را با دو انگشتش نشان میده .

پشت سر مهمان ها گریه میکنه و می خواهد برود دد

عاشق بیرون رفتن هست .

بالاخره خانم طلا در ١٤ ماهگی بعد از ٤ ماه راه رفتن با گرفتن دستش به دیوار و میز و ... جرات پیدا کرد دستش را ول کند و تنها را برود خودش از همه خوشحال تر بود و بسیار هیجان داشت و می خندید .حالا  راحت به همه جا سر می زنه و خودش پیش هرکس دوست داره میره .

کلمات جدید در ١٥ ماهگی :  ماه -

حرکات جدید : باز فکری برج قورباغه  را خوب انجام میدهد - حقله های بازی را در پایه قرار می دهد .

لباس که می بینه می خواهد  خودش لباسها را تنش کنه . خودش می خواهد غذا بخورد -  با لیوان خودش مایعات می خورد - عاشق تو حیاط رفتن و دیدن جوجه و مورچه هست هر پرنده که می بینه میگه جوجه با خوشحالی ...

وقتی دایی حامدش سنتور می زنه میره نگاه میکنه و خودش دستاشو مثل دایی اش حرکت می ده بسیار علاقه به موسیقی و آهنگ داره .

بسیار علاقه به نوشتن داره .

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان ریحانه
18 اسفند 90 0:52
عزیزم با یک ماه تاخیر تولدت مبارک امید وارم همیشه خوب و خوش باشی. می بوسمت به ما هم سر بزن.
پري
18 اسفند 90 8:58
سلام ماماني بهت تبريك مي گم دخترنازي داري ماشاالله دوستش دارم خداحفظش كنه براتون


مرسیییییییییییییییییییییی
آتـــریـســـا جـون
19 اسفند 90 19:21
روزای دوسـت داشـتـنـی آتـــریـســا جـون روزای دوسـت داشـتـنـی آتـــریـســا جـون روزای دوسـت داشـتـنـی آتـــریـســا جـون روزای دوسـت داشـتـنـی آتـــریـســا جـون روزای دوسـت داشـتـنـی آتـــریـســا جـون آپـــــــــــــمممممممممممممممممـــــــــــــ
مامی مائده
7 فروردین 91 0:13
عیدتون مبارککککککک
حمید
18 فروردین 91 18:07
سلام و درود بر شمااااااااااااا بزرگواران
امیدوارم زندگی بر وفق مراد باشه و به همراه همسر بزرگوار و دختر کوچولوی نازتون شاد و سالم باشین .. ایشالله
خدا " ویانا " رو واستون حفظ کنه !!!!
موفق باشین و سربلند
باااااااااااااااااااااای


مرسی از اینکه از این وب دیدن کردید


مامان طاها
19 فروردین 91 21:34
وای دخترت چه نازه ماشا... خدا حفظش کنه اگه مایل به تبادل لینک هستید خبرم کنید
مامان الینا
27 فروردین 91 15:49
مبارک باشه عزیزم[hr
مامان الینا خانم هر دفعه منتظرم ادرس وبلاگ الینا جان را بگذارید ممنونم
عمو روحانی
4 اردیبهشت 91 19:11
سلام. ایام شهادت حضرت زهرا برهمه شما خوبان ونی نی های نازتون تسلیت. حق نگهدارتون باشه .
مهناز
13 تیر 91 14:22
سلام عزیزم نی نی نازی داری خدا حفظش کنه
مرسی از اینکه به ما سر زدی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به viana می باشد